تنهایی
بعضي وقتا غم و دلتنگي امونتو ميبُره، هرجا ميري، هركار ميكني، ولت نميكنه، انگار
شده جزوي از وجودت، اصلا تمومي نداره، حتي توو اوج خوشحالي، حتي وقتي كنارته
و داره به چشمات نگاه ميكنه، بازم اون غم توي چشمات هست..نميدونم چرا، اما
بضي وقتا، بضي آدما يه زخمايي به قلبمون ميزنن، اونقد عميق كه بعد چن وقت بازم
جاش درد ميكنه، حتي اگه اين زخما كار اون باشه و بعد خودش زخمارو پانسمان
كرده باشه..
+ نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۸/۲۰ ساعت 22:42 توسط pouyamirzaii
|
تنها خدا را دارم هر آنچه که داد دادم خود با تنی برهنه در عذاب سخت در خاک