من در سال  1361/3/30 در تهران چشم به این دنیا گشودم . در محله قدیم شمیرانات . بعد گذشت زمان به محله در شهریار.ملارد .آمدیم چون عموم هم آمده بود به این منطقه و دوران جدیدی شروع شد.

من در کودکی به دنبال ماجرابودم ودر نوجوانی قدر تخیل خودم را به پنجاه درصد رساندم ودر جوانی در اوج قدرت در یک تصادف قدرت روشنی را به تاریکی تبدیل شد

ولی .اما .چرا..؟ شو: میگویم  چون مهر از دل من رفت یعنی از دست دادن قدرت که به آن (مادر) میگویند

که در سال 1378 بود ..............

و شروع به جنگ با خودم و او کردم *****

حالا که در سن 31 سالگی هستم به این رسیدم که جزء او کسی نمیماند

که کلام الله نیست